نمیدونم چرا چند روزه که موج سینوسی حال و احوالم فراز و فرودهایشدیدی داره ولی به هر حال هرچی که هست سعی میکنم حواسم به خودم باشه...برنامه میریزم... سعی میکنم حال خودمو خوب نگه دارم حتی با بهانه یکوچیکی مثل خریدن لاک برای یه مهمونی بعد دوسال کرونا...اما یه وقتایی زورم نمیرسه مثل دیشبسردرد بعد ۶ساعت برگزاری کلاس های پشت سر هم باعث شد بخوابمزودتر از همیشه...میدونم خواب میدیدم اما اون صدا پشت تلفن تو خواب اینقدر واقعیو غیر منتظره بود که از شدت تعجب از خواب پریدمهنوز هم صداش تو گوشم بود... مثل همون هفته های آخر بود!اسمم با اون صدا هنوز تو گوشمهاینقدر پریشون بودم و تو اون لحظه دلم تنگ شد که زدم زیر گریه...آب خوردم... یه کمی نشستم به درد و دل با خدا و خوابیدم+ میدونی درد اینجاست که با همه دلایل منطقی که برای تموم شدن اون ماجرا داشتم و دارم، اما بازم دلم تنگ میشه ... [ هم دمــم ]...
ما را در سایت [ هم دمــم ] دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 9hamdam-mand بازدید : 94 تاريخ : يکشنبه 29 خرداد 1401 ساعت: 15:30